طنز امروز::چگونه با فساد اقتصادی حالش را ببریم ؟!!،هشت سال اینجوری گذشت! (بروزرسانی شد )
محمد رضا احمدی
داشتیم فکر می کردیم که وقتی معوقات سیستم بانکی بیش از 90 میلیارد تومن باشد و هر دم از این باغ
بری برسد و رقمی اعلام شود از سوء استفاده های مالی و غیره و ذالک ... لابد در چنین گیر و داری
یک عده آدم زحمت کش هم باید بنشینند حساب کتاب کنند تا نتایج شاهکار فعالیت های سوء اقتصادی برخی را
بررسی نمایند و قس علیهذا ... و بنابراین اینچنین سنگی را که یک نادانی توی چاه انداخته هزار نفر باید بیایند
و درش بیاورند .. و خب این خودش یکجور ایجاد اشتغال است فلذا داریم فکر می کنیم که عجب ! این یک
تهدیدی است که می توان به قرار بند های ذیل آنرا تبدیل به فرصت کرد :
_می توان کارگروهی با حضور وزیر کار و وزیر بازرگانی و وزیر اقتصاد و دارایی و همچنین رییس کل بانک مرکزی و معاونین مربوطه به فوریت تشکیل داد و از این امکان بالقوه برای گسترش امر مهم " اشتغال زایی" بهره مند شد .
_ اگر جماعتی به ترتیب فوق الذکر مشغول هستند باید برنامه ریزی مناسبی برای بسط و توسعه مفسده ی اقتصادی و شبکه های وابسته و پرونده های مربوطه هر چه سریعتر صورت پذیرد تا در سال 94 شاهد شکوفایی این بازار کار جدید باشیم .
_ "صدا و سیما " که کارش فرهنگ سازی است و هر جا برای توسعه زیر ساخت های فرهنگی
( ایضا" ساخت و ساز فرهنگی) کم بیاوریم .. یادش می افتیم ! بیاید یک میزگرد های تخصصی با حضور نخبگان اقتصادی تشکیل بدهد تا هر چه بیشتر اهمیت موضوع " مفسده های اقتصادی " و شیوه های بهره برداری از آن .. برای ملت روشن شود .
_ وزارت بازرگانی راه کار ها ی فساد اقتصادی را با کمک کارشناسان تئوریزه کند و از طریق مرکز آموزش خود این اطلاعات را به سایر کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته صادر کند تا از این طریق به جریان صادرات غیر نفتی کمک شود و کل این کشور ها از موهبت این راه کار ها بی نصیب نمانند .
_ وزارت آموزش عالی در شورایی ویژه چنین مباحثی را بصورت طرح درس ارائه نماید تا با ایجاد رشته تحصیلی جدید تحولی در نظام آموزش اقتصاد بوجود آید . در این راستا از حضور اساتید محترم ( متهمان تبرئه شده یا مدت محکومیت گذرانده قبلی) می توان بهره ها برد !
_ اصولا" مبحث فساد اقتصادی چیست و مفسد اقتصادی کیست و چگونه حالش را ببریم در این راستا !(در همان راستا های قبلی!) در کتب دوره متوسطه گنجانده شود.
_ برای جلوگیری از اعمال نفوذ در مواردی که عزیزان مشغول تعیین تکلیف اموال مفسدین اقتصادی هستند کمیته های نظارتی مرتبط تشکیل تا ایجاد اشتغال مضاعف بشود و همچنین کمیته ویژه ای برای بررسی شکایات واصله از عملکرد کمیته نظارتی نیز ایجاد گردد تا به حد امکان باز هم ایجاد اشتغال صورت پذیرد .
_ با توجه به روند رشد و ابعاد و جوانب این موضوع مناسب است تا در جهت ایجاد وزارتخانه ای جدید با عنوان "فساد اقتصادی" اقداماتی انجام شود و چون مصلحت نیست اینجوری "تابلو" شویم بعدا"نام آنرا به "وزارت بررسی روندهای نابهنجار اقتصادی"-یا به اختصار " برنا " - تغییر دهیم .
سپس طرح تبدیل آن به سازمان را به مجلس برده و پس از آن پیشنهاد اقدام آنرا با یک سازمان دیگر ارائه کنیم و آنگاه ببینید چه شود ؟ چه حالی بکنیم با این همه ایجاد اشتغال و ای بسا بشود کلی صادرات نیروی متخصص و کارشناس داشته باشیم به اقصی نقاط عالم !!
بنابراین شما هم اگر مثل ما خوب و عمیق فکر کنید هزار راه ایجاد اشتغال به ذهن مبارکتان خطورخواهد کرد که نهایتا" کل نتایج را سفارش می دهیم برادر عزیزمان " آنتونی رابینز " تحت عنوان" چگونه با فساد اقتصادی حالش را ببریم ؟ " تبدیل به یک کتاب کند.
=============================
طنز/ هشت سال اینجوری گذشت!
حسن شاه‌رجب در روزنامه قانون نوشت:
«قدرت کردگار میبینم
حالت روزگار میبینم»
دور را دور رمل و اسطرلاب
عقل را کم عیار میبینم
اصل را فرع و فرع را بر اصل
در قضایا سوار میبینم
در دل روزهای خرتوخر
تا بخواهی غبار میبینم
روی دیوار پیشرفت و بقا
دو سه تا سوسمار میبینم
از عمل بی‌خبرترین هستم
در عوض هی شعار میبینم
مهرورزی شعار مدعیان
«در یمین و یسار میبینم»
در عمل منتها به وضع بدی
تپّه و کوهسار میبینم
حمله چل حرامیان مدرن
دم به دم آشکار میبینم
طرح‌هایی که آب و نان دارند
برده انحصار میبینم
اسب، اسب بخار کم دارد
سارقان در قطار میبینم
ارز و بازار دست یک عدّه
شرخر مستعار میبینم
نه به جمشید می‌شود خندید
نه فری را مهار میبینم
بابک و هافبک و بدون گلر
تیم را بی زوار میبینم
آدمی را حوالی سنگال
بی خبر برکنار میبینم
در پوپولیسم مد شده هر روز
زایش و ابتکار میبینم
وعده دادن زمین به همه
متر آن را هزار میبینم
سیب‌های زمینی از هر سو
گیج و بی اختیار میبینم
آنچه پیدا نمی‌شود در شهر
را کماکان وقار میبینم
شب به شب گوجه را چو طیّاره
در فضا پایدار میبینم
هشت سالی تشنج و کابوس
خواب را زهر مار میبینم
آنچه از خلق در می‌آید را
نه دعا که دمار میبینم
ملّت بینوای ایران را
جملگی در هوار میبینم
بیشتر از تمامی تاریخ
خلق را وامدار میبینم
نه فقط صد نفرگروه فشار
همه را در فشار میبینم
عینهو بمب ساعتی، خویشتن
را لب انفجار میبینم
مغزها را یکی یکی در مرز
در مسیر فرار میبینم
کاشکی کور می‌شدم اصلاً
که چنین روزگار میبینم
...
قدرت کردگار میبینم
انتهای بهار میبینم
مشت محکم به اقتضای زمان!
به دهان ویار میبینم
«چون فریدون به تخت بنشیند
دولتش بر قرار میبینم»
جمعِ بر اقتصاد شوریده
را به کل تار و مار میبینم
لیست غارتگران بیت المال
در صف انتشار میبینم
گوجه پرواز هم اگر بکند
پشت بندش خیار میبینم
توی جیب فری به جای دلار
شاخ گاو و چنار میبینم
هر که بر خواری وطن کوشید
را در این دوره خوار میبینم
«نعمت ا... نشسته در کنجی»
شعر او بر مدار میبینم
بار اول نبود و آخر نیست
چوب پروردگار میبینم
