طتزهای امروز::پنج کاری که برای بهتر شدن حالتان باید انجام دهید! ،بخشی از آن پول ها
طنز/ پنج کاری که برای بهتر شدن حالتان باید انجام دهید!
خوب زندگی کردن خیلی هم دشوار نیست و با همین امکانات اولیه میشود زندگی خوبی داشت. مهم نیست که برای زندگی خوب چه چیزهایی لازم است. اتفاقا با محدود کردن حواس پنجگانه خود میتوانید از زندگی لذت ببرید. پیشنهادهای ما را در زیر بخوانید و بعدا نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید و بگویید بعد از انجام این موارد - اگر هنوز زندهاید - حس بهتری ندارید؟
١- نبینید: برای بهتر شدن زندگیتان اولین کار مهم این است که چشمتان را ببندید. بر چی چشمتان را ببندید و از چی چشمپوشی کنید؟ باید چشمتان را بر جابهجایی غیرقانونی پولها و اختلاس و آلودگی هوا و ترافیک و دعواهای حیدری نعمتی و تخریب محیطزیست و گرانی و نتایج تیم فوتبال محبوبتان و عدم بارندگی و خشکسالی و گردوغبار و تأخیر پروازها و لغو کنسرتها و مجوزها و زیرمیزیها و جنایتها و طالبانها و داعش و نتانیاهو و شکار حیوانات و حیوانآزاری و حقوق شهروندیای که بیخود و بیجهت بهتان اعطا شده و... بسته و همه اینها را شتر فرض کنید و به تأسی از ضربالمثل شتر دیدی ندیدی چشم بستن بر روی پدیده شتر را به تمام زندگیتان تعمیم دهید.
٢- نشنوید: از شنیدن هم باید حذر کنید. با مقداری پنبه و یا دو چوب پنبه گوشتان را مسدود کنید تا نشنوید. چیزهایی که نباید بشنوید عبارتند از: سخنرانی مقامات مسئول، اخبار جرم و جنایت، اخبار داعش، فحشهایی که از صبح تا شب به شما میدهند. تقاضای دوستانتان برای قرض گرفتن مبلغی حتی ناچیز، غیبت، تهمت، دروغ، افترا، وعدههای مسئولان، اخبار بیست و سی. تفسیر خبر، بگم بگم، افشاگریها، نقد کارهایتان، صدای صاحبخانه از پشت تلفن، بوق ماشینها، فریاد مسافرکشها، صدای سریالهای ترکی، آواز دهل، ابوعطا خوانی قورباغهها و... اگر چوب پنبه در دسترستان نیست از قابلیت فضای رسانهای آزاد استفاده و یک گوشتان را در کرده و از گوش دیگر بهعنوان دروازه استفاده کنید.
٣-لمس نکنید: شما نباید چیزی را لمس کنید. آب آلوده، هوای آلوده، باران آلوده، غذاهای فست فودی آلوده، حیوان آلوده، انسان آلوده، همجنس و هرنوع انسان با جنس مخالف، مشکلات مردم و سختیهاشان، فقر کاذب و زیر خط فقر مجازی بودن و... ازجمله مواردی هستند که لمس نکردنشان حسن است.
٤-نچشید و نخورید: نچشیدن لب لعل، مزه گس. تلخی بیپایان و پایان تلخ، چیزهای زاید، چیزهای بیمورد، چیز زیادی، پول مردم، زهر هجر، مال حرام که زیاد گیر میآید و مال حلال که سختگیر میآید، فست فود و... هم بسیار مهم و ضروری است
٥-نبویید: بوی بد دهان، بوی سوختگی اعضای فوقانی و تحتانی، بوی بهبود ز اوضاع جهان، کلیه بوهای مشکوک با منشأ انسانی یا معنوی، بوی تن، بوی عرق از هر نوع، بوی کفش و جوراب، بوی کلهای که بوی قرمه سبزی بدهد، بوی گوشتی که دست گربه بهش نمیرسه، بوی دهانی که گفته دوستت دارم، دهانی که بوی شیر میدهد، بوی الرحمن، بوی جوی مولیان که دیگر خشک و بیآب شده و محل تخلیه زباله است. بوی پیاز چه سر پیاز چه ته پیاز. بوی سیری که به پیاز طعنه بزند، بوی خوش خدمت، بوی باروت، بوی نا، بوی دستنبویی که بوی دست او گرفت، بوی فاضلاب و... هم ازجمله مواردی هستند که باید نبوییدشان.
===============================
طنز/بخشی از آن پول ها
وزیر کشور گفت: قاچاقچی و تروریست به دنبال کسب قدرت برای ایجاد
حاشیه برای خود است و برای این کار پول خرج میکند. اگر هوشیار نباشیم و
مراقبت و مقابله نکنیم بخشی از این پولها قصد ورود به حوزه سیاست خواهند
کرد./سایت تابناک
امروز
حوزه سیاست : کجا ؟
بخشی از این پول ها: هیچی... من فقط داشتم قدم میزدم .
فردا
حوزه سیاست : کجا ؟
بخشی از این پول ها : هیچی .. اومدم هوا خوری.
پس فردا
حوزه سیاست : باز اینجایی؟ کجا ؟!
بخشی از این پول ها : کی؟ من ؟ این اولین باره که میام اینجا. حتما" اشتباه گرفتی.
حوزه سیاست: باید هماهنگ می کردی باید اول زنگ می زدی.
روز بعد: ( صدای زنگ ایفون شنیده می شود )
حوزه سیاست : بله ؟
بخشی از این پول ها : منم دیگه حاجی!
حوزه سیاست : دارم می بینم عزیز - این مثه اینکه آیفون تصویریه ها - ... اما اول دستاتو نشون بده
بخشی از این پول ها دست های آردی خود را بالا می آورد تا حوزه سیاست ببیند
بخشی از این پول ها : دیدی حالا خودمم عزیز.
حوزه سیاست : بیا تو ...
دکمه را می زند و در باز می شود و او وارد می شود
یک سال بعد
معلم : و به این ترتیب بود که " بخشی از این پول ها" بچه های عزیز ! وارد " حوزه سیاست" شد . پس نتیجه می گیریم که ....
یکی از شاگردان دست بلند می کند و معلم اجازه می دهد
شاگرد: اقا ما بگیم؟ ... نتیجه می گیریم که ایفون تصویری حوزه سیاست خراب است !
شاگرد دیگر : نه اقا اجازه ؟! نتیجه می گیریم آردش خیلی خوب بوده حوزه سیاست فکر کرده مادر بزبزقندیه
یکی دیگر: آقا شاید سرویس های جاسوسی دوربین ایفون رو هک کردن و یه تصویر دیگه پخش کرده
شاگرد چهارم : اقا اجازه اینا توهم توطئه هستن همینجور الکی حرف میزنن!
شاگرد پنجم : فی الواقع اجازه من بگم؟ این مردک ملحد شاید ظاهر الصلاح شده و حوزه سیاست را فریفته لذا ما باید از این ناحیه مراقب باشیم.
ششم : اجازه آقا ! کدوم ناحیه ؟
هفتم : ناحیه شهرداری محله شون !
همه کلاس می زنند زیر خنده و در همین حین زنگ پایان کلاس شنیده می شود
معلم : خیلی خب . به این موضوع فکر کنین که دلیلش چی بود که بخشی" از این پول ها" تونست وارد بشه.
هفته بعد
معلم در کلاس را باز می کند و وارد می شود . با تعجب به شاگردها نگاه می کند . تمام شاگردان صندلی ها را کنار زده ... میزها را به هم چسبانده و همگی مشغول شمارش کوهی از "بخشی از آن پول ها " هستند و عده ای دیگر اسکناس ها را دسته و مرتب و " باند رول" می کنند !
نتیجه : بخشی از این پول ها + قصد ورود = بخشی از آن پول ها
- ۹۳/۱۲/۱۳