طنزهای امروز :: الکی مثلا خیلی انتقاد پذیریم ،مجوز چیست ،ژیان چیکارش میکنه؟!

طنز/ ژیان چیکارش میکنه؟!

 سوشیانس شجاعی‌فرد در روزنامه شهروند درباره واگذاری استقلال و پرسپولیس به خودروسازان وطنی و برخی شرکت های دیگر نوشت:

در خبرهای دیروز خواندیم که صحبت‌هایی شده است تا دو تیم استقلال (موسوم به شش تایی) و پرسپولیس (در برخی نسخ خطی: لنگی‌ها) به دو خودروساز بزرگ کشور واگذار شوند. خودروسازان که در این سال‌ها نقش‌ بعضی ها در دهه هفتاد را بازی می‌کردند یعنی کل ایران افتاده بود داخل سند املاکشان، فقط همین یک قلم را در دارایی‌های خود نداشتند که گویا آن را هم اضافه خواهند کرد. البته خودروسازها خیلی هم رغبتی نشان نداده‌اند و گفته‌اند حالا ما بریم یک دوری بزنیم، دوباره می‌آییم! حالا ببینیم اگر یک خریدار درست و حسابی ورزشی و توانمند برای این دو تا تیم نیاید و جدی جدی این دو تیم را بدهند به خودروسازها یا دیگر نهادهای قدرتمند، چه صحنه‌هایی را خواهیم دید؟!

اگر استقلال و پرسپولیس به خودروسازها واگذار شوند:

صحنه یک (مدیرعامل یکی از خودروسازها با معاون بازرگانی‌اش رفته‌اند برای خرید تیم)
معاون: آقای زارع این تیم قرمزه رو نیگا! چه خوشگله؟! بخریمش؟!
مدیرعامل: نه بابا چیه رنگش عین پیرزنهای نود ساله است! اون آبیه بهتره باز... آقا ببخشید... تیمهاتون همین دو تا رنگه؟! رنگ دیگه‌ای ندارید؟!
سازمان خصوصی‌سازی: نه آقا، همین دو تا رنگه، البته هفته دیگه برامون میارند! البته خود خودروسازها هم همچین تنوع رنگ ندارند! ٨ تا رنگ ثبت‌نام می‌کنند، آخرش سفید یخچالی تحویل می‌دند!

صحنه دو (ورزشگاه)
اشغری! این پرشپولیش ژلژله چرا ژلژله نمی‌کنه این خاکشتر شیگار ما بریژه؟!
اکبری! فک کنم یا یاتاقان زده یا سرسیلندر سوزونده!
خب چرا درشتش نمی‌کنند؟!
ای بابا! نمایندگی مجاز حالا حالا‌ها نوبت نمیده! قطعاتش هم گیر نمیاد! دفاع راستش چینیه! کیفیت نداره! مهاجمش هم دو تا بازی میکنه، تسمه پاره میکنه !

صحنه سه (ورزشگاه)
روبه‌رو آماده باش... روبه‌رو استارتو بزن... روبه‌رو کلاجو بگیر... روبه‌ رو...!
سرور هر چی لنگیه، پراید نفتی آبیه!
پژو یادت باشه، رنو سرورته!
هر چی سیلندره ... هر چی سمنده ... داور دوستت داریم! داور دوستت داریم!
بین همه تیم‌های دنیا... عشق است پرایدو!
سایپا یادت باشه، ٢٠٦ باید باشه!
پرسپولیس ایربگ داره... خدا میدونه که حقشه!
پیکان! چپ بشی، اوراق بشی، دسته سه بری، دوستت داریم!
پیکانه.... گوجه‌ای... پیکانه... گوجه‌ای! (معادل علی دایی... علی دایی!)
گزارشگر: پرسپولیس، سمند تیزپای آسیا به پیش میره... تیم مقابلش کاشکایی است که توسط نیسان ژاپن تولید شده و به زبون اونها میشه کاشکایی و به زبون ما میشه قشقایی و این نشون میده که اقوام عزیز ایرانی چقدر در دنیا احترام دارند. زنده‌باد قشقایی‌ها، زنده‌باد ایران!

اگر استقلال و پرسپولیس به شرکت‌های مخابراتی واگذار شوند:
صحنه اول: (داخل زمین)
ممد چرا نفوذ نمی‌کنی؟!
جون آرش شارژ ندارم!

صحنه دوم: (محوطه هجده قدم)
جواد، بابا من موقعیت گل بودم، چرا پاس نمیدی؟
یه شارژ ١٠‌هزار تومنی بده تا بهت پاس بدم!

صحنه سوم: (ورزشگاه)
ای بابا، دهنمون سرویس شد... این اسکوربورد ورزشگاه هم از اول بازی تا الان داره طرح‌های زرد و صورتی نشون میده، آن‌قدر کد شارژ نشون داده ما نفهمیدیم بازی چند چنده!

صحنه چهارم:
ممد بوقی چرا بوق نمی‌زنی؟!
من دیگه بوق نمی‌زنم، آهنگ پیشواز می‌زنم!
گزارشگر: پرسپولیس دیگه آنتن نداره، این یعنی قبلا داشته و الان نداره و وقتی الان آنتن نداره، حتما نمی‌تونه گل بزنه... البته شاید هم بزنه!

=====================

طنز/جشنواره برترین مدیر برتر

 محمد رضا احمدی

ویژگی های مدیران برتر را بشناسید:

الف. می‏ بخشند و فراموش می ‏کنند.

ب. اهداف کسب و کار را به اهداف اشخاص تبدیل می‏ کنند.

ج. از کارکنانشان حمایت می‏ کنند.

د. تصمیم می‏ گیرند که چه کسی تصمیم بگیرد.

                                                             خبر آنلاین

با توجه به موارد فوق لازم است تا مطلب در راستای تنویر افکار عمومی مورد بحث قرار بگیرد ..بنابراین

هر یک از موارد فوق به قرار ذیل باز تعریف و معنا  می شود :

الف = یعنی اگر فردی در زیر مجموعه مورد خلافی انجام داد مثلا" اختلاس کرد او را می بخشند و کلا"

        فراموش می کنند به نحوی که اعلام می کنند اصلا" این قضایا در زمان مدیریت ما نبوده و اینها همه

         غرض مرض سیاسی است .

ب = یعنی اینها باعث می شوند اشخاص بگویند گور بابای اهداف سازمانی" اهداف خود ما مهم است" و لا غیر!

ج = یعنی وقتی یکی از کارکنان مشکلی پیش آورد سعی می کنند با تعویض او و قرار دادن وی در پستی دیگر

     از ایشان تقدیر به عمل آورند. ( در بعضی نسخ در پست بهتر از قبلی ذکر شده ! ) .

د = یعنی تصمیم می گیرند که چون هیچکس جرات تصمیم گیری ندارد خودشان راسا" و خود جوش تصمیم

بگیرند . ( توضیح : " خود جوش " نوعی از اقدام "خود سرانه " خودی ها ست ) .

 

در همین راستا و به جهت تقویت " مدیران برتر "  پیشنهاد می شود از هم اکنون برای سال 1397 "جشنواره

برترین  مدیران برتر چهار دهه"  برگزار شود و از الان  بریم تو کار  زیر ساخت های این جشنواره وتصویب

بودجه های مربوطه ی  آخ جوونش !! ضمنا" در بخش ویژه ایی از جشنواره مذکور می توان از چهره های

بازداشتی سابق با عنوان مثلا" فرض بفرمایید " یک عمر حضور" و با تندیس و هدایای خاص تقدیر کرد .

 ============================

طنز/مجوز چیست

خیلی از ما یادمان می اید که مثلا" در همین عید دیدنی های مرسوم وقتی دوست داشته ایم دست  ببریم در یک

ظرف شکلات و فی المثل یک مشت شکلات برداریم با چشم غره والدین خود مواجه بوده ایم که یعنی فقط " یکی"

عزیزم! حالا اگر  شما می خواستید همچنان آن یک مشت شکلات را بردارید و بریزید داخل جیب مبارکتان آنگاه

با انواع و اقسام "مچ گیری" و " مشت محکم " و "توپ و تشر " روبرو می شدید.

لذا داشتن "مجوز" پیشینه ای تاریخی درکل ایام داشته و ریشه در کودکی ما دارد .حالا پس از این اشاره مختصر

می پردازیم به نمونه ایی از مجوز های موجود . 

فی المثل :

+ مجوز کتاب : شما می روید متن کتاب مربوطه را می دهید به آن عزیز مربوطه و آن عزیز می گوید که باید

اینجا و اینجا و اینجایش را تصحیح  کنی و اینو اینو اینم به جاش نهایتا" ( ... ) می شود گذاشت . وقتی شما آن

موارد را انجام دادی و سه نقطه هایت را گذاشتی کتاب چاپ می شود . یکی با خبر شده جلوی چاپ یا توزیع یا

هر مرحله ای که باشد را می گیرد . اگر لازم باشد یک جنجالی هم به عنوان چاشنی راه می اندازد و خلاص !

+ مجوز فیلم : یک جایی یک مجوزی به شما می دهد می روید فیلمتان را می سازید و ماستتان را می خورید و

آنگاه فیلم شما را که دیدند می گویند کی به آن مجوز داده ؟ و شما مجوز را نشان می دهید اما فیلم اکران نمی

شود. شما می روید پی کارتان و همچنان  ماستتان را می خورید .

+ مجوز نشریه : یک جایی هست مجوز نشریه می دهد . شما چاپ می کنید به یک جایی بر می خورد درتان را

تخته می کنند ! شما می روید کشکتان را بسابید .

+ مجوز کنسرت : از همان اول میدانید با آن مجوز الکی خوشی که دستتان داده اند همه کار می شود کرد الا

برگزاری کنسرت اما کل ملت را و خودتان را جمیعا" می گذارید سر کار و بعدش می روید پی کارتان!

 =============================

طنز/ الکی مثلا خیلی انتقاد پذیریم

 عباس جوادی

آنچه که ما ایرانی ها مدت هاست که بدان شهره شده ایم همین جنبه و انتقاد پذیری بالای ماست.

مثلا شما میتوانید با این افراد و اصناف شوخی کنید:

پزشکان

انتقاد: به صورت کاملا غیر مستقیم از تعدادی، انگشت شمار،خیلی کم،در حد چند تا دونه... پزشک که شاید حواسشان نیست و خدایی نکرده،زبانمان لال،زیر میزی میگیرند.

واکنش:تمام پزشکان یک هفته مطب های خود را بسته و سه روز روبروی مجلس تحصن میکنند.تیتر یک تمام خبرگزاری ها مصاحبه ی رییس بیمارستان ها در محکوم کردن این توهین بسیار بی تربیتانه است.

عواقب:حتی اگر برای تعیین نمره ی چشم هم به پزشک مراجعه کنید برایتان 3 عدد پنی سیلین تجویز میشود.دکتر تزریقاتی هم هنگام تزریق ناگهان دچار حمله ی عصبی شده و سوزن آمپول را چنان فرو می نشاند که مادر بگرید.

مسئولین

انتقاد: در یک خط به صورت کاملا غیر مستقیم و پوشیده از مسئولینی که بعضا،احیانا،ناگهانا برخی ها را در بعضی جاها میگذارند که هیچ ربطی به سابقه و دانش و این چیزهای طرف ندارد.

واکنش:تیتر یک روزنامه های دلواپس :توهین شدید و آشکار جریان فاسد و تخریب گر به مسئولین دولت قبل و عدم رسیدگی قوه قضاییه به این پرونده، به جای پرونده ی ب.ز و م.ر ...

عواقب:حدود دو سه ماه از اسناد همکاری شما با سرویس های بهداشتی و غیر بهداشتی خارجی در سفر چند سال پیش شما به کشور دوست و برادر افغانستان پرده بر میدارند و شما پرونده دار میشوید و احتمالا دو سه مورد بازجویی و این ها هم...

کارمندان

انتقاد: خیلی اندکی و غیر مستقیم به صورت خیلی یواشکی و سربسته از کارمندی که در یک اداره ای بخاطر فشار زندگی و خواهش های بچه اش برای خرید آیپد ای 5 و خرج عمل لیفت ابروی همسرش زیرمیزی گرفته.

واکنش:تمام کارمندان تا دو هفته با گوشی ها جی ال ایکس خود در کمپین :من و جی ال ایکسم الان یهویی! عکس سلفی میگذارند.

عواقب:شما کارهای اداریتان همینجوری الکی سه برابر بقیه طول میکشد و آن وامی که برایتان جور شده بود به علت درگذشت ناگهانی پسر عمه ی همسایه بالایی کارمند بخش صدور وام یهویی کنسل میشود.

نمایندگان

انتقاد: از جبهه گیری های برخی اندکی و بشدت کم و اقلیت و... در مجلس نسبت به دولت.

واکنش:مجلس فردای آن روز در بیانیه ای -که آن را از 280 نماینده 380 نفر امضا کرده اند- از این رفتار خصمانه که قصد برهم زدن روابط بشدت دوستانه و برادرانه و مهربانانه و... بین مجلس و دولت را دارد برائت جسته میشود و نمایندگان خواستار اشد مجازات برای عاملان این فاجعه میشوند.

عواقب:وزیر نفت بخاطر انتشار این مطالب استیضاح میشود، وزیر اقتصاد به خاطر عدم برخورد با این جور چیزها کارت زرد دریافت میکند،وزیر امورخارجه هم همینجوری به مجلس احضار میشود تا مشتی باشد بر دهان کسانی که قصد برهم زدن رابطه ی خوب و مثبت دولت و مجلس را دارند.

دزد ها و خلافکارها

انتقاد:از دزدی و اعتیاد در جامعه.

واکنش:عده ای انسان های خوش تیپ و خوش پوش و با کلاس جلوی دفتر کارتان تجمع کردند و از نشان دادن این صنف تنها با لباس کثیف و ظاهرهایی تابلو اعتراض کردند.

عواقب:نظرتان کلا عوض میشود در مورد بعضی چیزها!

قشر ضعیف

شما با این قشر هرجور شوخی می توانید بکنید.از مسخره کردن تا...

واکنش: لبخند میزنند و میگذرند.

عواقب:شما محبوب تر میشوید و از شما میخواهند که باز هم برایشان کار کنید...