طنز امروز ::پیام صادقیان، جاسم کرار و فوتبال کشکی! ، چه بلایی سر مهران مدیری، غفوریان و رضویان آمده است؟ و ...
طنز/ پیام صادقیان، جاسم کرار و فوتبال کشکی!
انضباط ِ پیام یعنی کشک
انتظار ِ سلام یعنی کشک
با وجود پیام و امثالش
عفت اندر کلام یعنی کشک
باقری، پی چه میگردی؟!
حال، آن احترام یعنی کشک
لیگ ما رو به قهقرا دارد
قهرمانی و جام یعنی کشک
هی مدیر از پی مدیر آید
هیات بر دوام یعنی کشک
با حضور سیاسی و فلاح
سایهی مستدام یعنی کشک
تا که عادل نشته بر مسند
خنجر در نیام یعنی کشک
چون که کررار شد لژیونر
خود ِ دیوید بکهام یعنی کشک
گر گزارش کند خیابانی
صحبت با قوام یعنی کشک
منقرض گشته غیرت و مردی
بازی انتقام یعنی کشک
با چنین وضع بلبشو جانم
سخن از انتظام یعنی کشک
با دخالت به کار همدیگر
بحث پست و مقام یعنی کشک
هر کسی اسب خویش میراند
این میان ننگ و نام یعنی کشک
از زمانی که من شدم طناز
طنز عالی پیام یعنی کشک
گر که من شاعرم، خودم دانم
بیت حسن ختام یعنی کشک
مجید مرسلی. خبرآنلاین
================
طنز/ از دستگیری باند مواد مخدر در کدو تا درگیری پلیس با دور دوریها!
رییس پلیس راهور تهران: هر شب با صد خودروی لوکس برای سه تخلف سرعت، سبقت و حرکات مارپیچ برخورد می شود.
با
یک حساب سرانگشتی مشخص می شود در هفته با 700 خودروی لوکس، تا پایان ماه
با 3000 خودروی لوکس و بعد از یک سال با 36500 خودروی لوکس برخورد می شود.
حالا متوجه شدید چرا عده ای دست از خرید و واردات خودروهای لوکس برنمی
دارند؟ آفرین! می خواهند پلیس برای انجام وظایف تعیین شده اش، زبانم لال
دچار کمبود خودروی لوکس نشود!
*
معاون سازمان غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان گفت: ایرانی ها به خاطر استرس و تغذیه نامناسب، 4 سانتی متر کوتاهتر شده اند!
البته
مشاهدات میدانی نویسنده این سطور نشان می دهد میانگین کاهش قد 4 سانتی
مردان ایرانی (در اثر استرس و تغذیه نامناسب) و افزایش قد 7 تا 10 سانتی
برخی بانوان ایرانی (در اثر استاده از کفش پاشنه بلند!)، در مجموع باعث شده
سرانه قد ایرانی ها رو به افزایش باشد، نه کاهش!
*
در یکی از فرودگاههای کشور، 12 کیلوگرم تریاک در کدو و بادمجان های یک مسافر خارجی کشف شد.
مامور فرودگاه: کدوی قلقله زن، ندیدی یه پیرزن؟
کدوی قلقله زن: والا ندیدم بلا ندیدم، به سنگ تق تق ندیدم. به جوز لق لق ندیدم. قلم بده ولم بده بذار برم... پروازم پرید مادرجون!
مامور
فرودگاه : شرمنده ... از وقتی تو بادمجون ها مواد پیدا شده دستور رسیده
صیفی جات نباید بدون بازرسی رد بشن! حالا زود باش برو تو گیت بازرسی!
کدوی قلقله زن: ننه جون بذار برم اون ور آب، چاق بشم، چله بشم اون وقت بیام، تو منو بگرد!
مامور
در حالیکه تصویر کدوی رد شده از زیر گیت را می بیند: یالا دستها تونو
بذارین روی سرتون و آروم از کدو بیاین بیرون... اول هم اون سیبیل کلفته که
صدای پیرزن در می آورد بیاد بیرون!
تیتر روزنامه های فردا: یک باند
8 نفره قاچاق مواد مخدر به همراه لابراتوار ساخت مواد و مقادیر زیادی مواد
مخدر صنعتی در یک کدوی قلقله زن کشف شد!
*
شورای نگهبان استمرار صلاحیت نمایندگان فعلی در انتخابات بعدی را مغایر قانون اساسی دانست.
در
همین راستا پیشنهاد می شود همان طور که روی مواد غذایی تاریخ انقضا درج می
شود، روی کاندیداهای تایید صلاحیت شده هم تاریخ انقضای صلاحیت شان درج شود
تا مشکلات و شبهه هایی از این دست پیش نیاید!
*
دکل دریایی گمشده ایران در خلیج مکزیک پیدا شده است.
در همین راستا احتمالا بزودی شاهد آگهی هایی از این دست، در جراید خواهیم بود:
یک عدد دستگاه حفاری چند تیغه همه کاره پیدا شده... با دادن نشانی آنرا دریافت کنید!
خلیل جبران ماجد از گودال بحر المیت
یک عدد فانوس دریایی در آبهای کشور گم شده و از درجه اعتبار و روشنایی ساقط است!
اداره کل فانوس دریایی بانان اصل سه فاز
یک چمدان پول کثیف پیدا شده. یابنده اگر جگرش را دارد بیاید آنرا پس بگیرد!
امضا محفوظ
*
سعید راد معتقد است: سریالهای ما شده دو تا خانه که در آن لودگی می کنند.
البته سریالهای ما علاوه بر این ژانر ، در ژانرهای دیگری هم ساخته می شود مثل:
یک خانه که همه در آن لودگی می کنند (به دلیل کمبود بودجه!)
دو پنت هاوس که در آن لودگی می کنند (به دلیل خرج شدن بودجه های نجومی!)
یک جاده منتهی به افق که در آن لودگی می کنند (برای جذب مخاطبان خاص)
دو تا زیر زمین که در آن لودگی می کنند (برای جذب مخاطبان جوان آثار هنری زیر زمینی!)
یک شونه تخم مرغ خالی که در هر یک از حفره های آن، یکی لودگی می کند (برای عرضه در سوپرمارکت ها!)
*
شرکت فرانسوی کالاین می گوید در آینده بوی عزیزان شما را حتی پس از مرگشان در بطری نگه خواهد داشت.
ظریفی
پس از خواندن این خبر و بدون اشاره به هیچ عزیزی، گفت: ای کاش می شد خود
برخی عزیزان را در زمان حیات شان (حداقل تا حصول نتایج مثبت در برخی زمینه
های داخلی و خارجی) در بطری نگه داشت!
علی زر اندوز. خبرآنلاین
==============
طنز/ واکنش ظریف به سخنان احمدی نژاد درباره مذاکرات آبگوشتی!
رییس جمهور سابق کشورمان در سخنانی در شمال کشور گفت: برخی ها فکر می کنند با دو تا آبگوشت خوردن و دور هم نشستن با استکبار جهانی مسائل حل میشود.
***
سوال ویژه کنکور 94:
مسائل با چند تا آبگوشت خوردن حل می شود؟
الف) سه تا
ب) چهار تا
ج) پنج تا
د) از پنج و نیم؟!
ه) شیش؟
سکانس اول
ظریف رو به جان کری: بزن روشن شی! آبگوشت فرد اعلا دادم از پامنار آوردن.
کری: پیاز بخوریم دهن مون بو نگیره؟
ظریف: بزن بابا! آبگوشت بدون پیاز مث مذاکره بدون توافق می مونه.
کری: اوکی!
ظریف: تریت کن از دهن افتاد. چهار زانو بشین که راحت بخوری.
*
سکانس دوم
ظریف به کری: جان! گوشتکوبو بده بیاد که اصل داستان مونده!
کری: وات؟
ظریف: ببین آبگوشت بدون گوشت کوبیده مثل مذاکره بی توافقه! راحتت کنم آبگوشت یعنی گوشت کوبیده. می کوبی یا بکوبم؟
کری: بکوب!
ظریف: بسم الله!
کری: راستی اگر میشه یه لقمه هم واسه اوباما بده، اون دفعه واسش تعریف کردم گفت یه لقمه بیار!
ظریف: گفتم بچه ها بذارن کنار! خیالت تخت. پیازو بترکون و یه لیوان دوغ بریز.
کری در حالی که با مشت بر سر پیاز می کوبد: ولی گفته باشم با دو تا آبگوشت مسائل حل نمی شه ها!
ظریف: باشه بابا بخور فعلا. قلیون که برسه، همه چی رو امضا می کنی!
کری: وات؟
ظریف: هیچی بابا! پیازو بده بیاد. ترشی هم بریز کنار سبزی حال میده. نترس بعدش چایی نبات میدم بهت!
*
خبر فوری
وزیر
خارجه آلمان مذاکرات را به علت دوست نداشتن آبگوشت ترک کرد. وی در لابی هتل
اعلام کرد: حالم داشت بهم میخورد. تازه بوی پیاز هم بدجوری توی اتاق
پیچیده بود. اصلا نمیشه با آبگوشت مذاکرات رو ادامه داد و مسائل را حل کرد.
دلم برای کلاس های فلسفه تنگ شده!
*
خبر زرد
فدریکا
موگرینی اظهار داشت: تاز رمانی که جان کری باشد، دیگر حاضر نیستم در
مذاکرات شرکت کنم. وی در توضیح این مطلب گفت: او خیلی راحت است و وقتی
آبگوشت تمام می شود، باد گلو می دهد! اینطوری اصلا مذاکرات پیش نخواهد رفت.
*
خبر داغ
جان کری با شلوار کردی در حال خوردن دیزی + عکس!
*
خبر فوری 2
دکتر ظریف، به 1+5 پیشنهاد داد: با توجه به گرم شدن هوا، آبگوشت از دستور جلسات نگارش متن نهایی خارج و به جای ایشان، آبدوغ وارد مذاکرات خواهد شد.
محسن حدادی
================
طنز/ ما و پول کثیف؟!
گوش کن تا گویمت یک ماجرا
ماجرایی از زمین و از هوا
یک وزیری رفت سوی پارلمان
رفت آنجا تا کشد خط و نشان
گفت فضلی آن وزیر با مرام
داستانی را برای خاص و عام
اینکه چیزی هست بین دوستان
یا بگویم بهترش را؛ دشمنان
شل نموده باز کرده بند کیف
پر نموده اندر آن پول کثیف!
چیست این پول کثیف ای ماهرو
با تو گویم، تو ولی جایی مگو!
پولهایی که دهند از زیر میز
گر تپل باشد و یا لیکن که ریز
گر ستانی یا دهی بر دیگران
خود کثیف و زشت باشد بی گمان
از قاچاق گویم که یادم اوفتاد
هر چه گویی؛ آدمی یا که مواد
واردات خودروهای آنچنان
با تو گویم عمق ما فیها بدان
رانت خواری یا زمین خواری کنند
پیش ملت با کلک زاری کنند
فضلی ِ با مهر و با لطف و ادب
شرح میدادش چنان با تاب و تب
اینکه باید کار کارستان کنیم
چاره ای از بهر این دستان کنیم
لیک این قصه به ظاهر خوش نمود
در درونش اژدهایی خفته بود!
دوستان از این سخن محزون شدند
سینه مالامال درد و خون شدند
زین میان معروض گشتند عده ای
گاه زیبا گاه زشتند عده ای!
"کاین چه ژاژ است و چه کفر است و فشار
پنبه ای اندر دهان خود فشار"
این سخنها که تو گفتی اوستاد
"سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد"
بی شک این قصه حقیقت نیست نیست
آن کسی که باورش شد کیست کیست؟!
الغرض از هر طرف تهدید شد
خط کشیدند و نشان تشدید شد
بهر تادیب وزیر بی نوا
هر کجایی کنفرانسی شد به پا
چند نکته گفته آمد بر وزیر
آن وزیر ظاهرا چون ببر و شیر
اینکه؛ ما و پول چرک و بی حساب؟!
ای خدا نازل بکن درد و عذاب
حاشا لله!! ما به پاکی شهره ایم
در سماء مملکت چون زهره ایم
از قاچاق گویی که خط قرمز است
فعل واجب هم درآنجا ترمز است
رانت خواری تهمت است و افترا
گر نمیدانی بدان ای بی وفا
یا بگفتی زیر میزی پاک نیست
مطلقا زین گفته ما را باک نیست
لیک گشته منقرض آن شیوه ها
حال روی میز باشد بر ملا!
بس که از هر گوشه فریادی رسید
گشت لرزان جان فضلی همچو بید
گفت دیگر من نگویم یک کلام
"پس سخن کوتاه باید والسلام"
مجید مرسلی. خبرآنلاین
================طنز/ چه بلایی سر مهران مدیری، غفوریان و رضویان آمده است؟
با توجه به اینکه در کشور ما گاهی
شوخی را با جدی پاسخ می دهند، سرنوشت شوم عوامل مجموعه در حاشیه را که این
روزها هیچ خبری از آنها در دست نیست، پیگیری کردیم.
شنیده های خبرنگار ما حاکی است، کانون
وکلای پایه یک و دو به همراه نظام پزشکی با شکایت از مهران مدیری، وی را
ممنوع الخروج کرده اند. همچنین در نامه ای محرمانه، نام تمام 120 تن عوامل
این سریال را به بیمارستان های دولتی و خصوصی و تمامی اعضای سازمان فکس
کرده تا در صورت مراجعه هر یک از این افراد، آنها از پذیرش ایشان سر باز
زنند.
این دستور از هفتم اردیبهشت عملیاتی شده به طوریکه طبق
مشاهدات خبرنگار ما، سیامک انصاری برای سردرد خود به داروخانه ای جهت خرید
ژلوفن مراجعه کرده که با ضرب و شتم شدید مواجه شده و بعد از چک و لگدی شدن،
روانه اورژانس شده و آنجا نیز از پذیرش وی امتناع کرده اند و آمبولانسی او
را در حوالی شهریار کنار خیابان ول کرده. نامبرده اکنون 48 ساعت است که آش
و لاش به صورت محرمانه در منزلش مداوا می شود! همچنین نظام پزشکی دربه در
دنبال پزشکی است که به سیامک انصاری خدمات داده است!
بر اساس این
گزارش، اطلاع پیدا کردیم که به دلیل حجم بالای شاکیان این مجموعه، برای
رییس سازمان صداوسیما حکم بازداشت موقت صادر شده که در صورت پیداکردن وثیقه
می تواند به شکل موقت آزاد باشد. گفته می شود او بدنبال سند شش دانگ جام
جم است که گویا مهندس ضرغامی اشتباهی با خود برده و سرافراز این روزها در
به در دنبال مهندس است تا شاید بتواند این سند را به عنوان وثیقه به مراجع
ذیربط تحویل دهد.
خبرنگار ما حال و روز برخی دیگر از عوامل این مجموعه را جویا شده است.
مهران غفوریان
نامبرده
به شکل مرموزی ناپدید شده است و کسی از او خبر ندارد. بعد از احضار او
توسط سفارتخانه فیلپین و مشت و مال توسط ماساژورهای فیلیپینی در محل این
سفارتخانه، نامبرده با وساطت دکتر ظریف، آزاد می شود. غفوریان پس از شدت
ماساژ(!)، روانه بیمارستان شده و آنجا با استقبال سرد بیمارستان مواجه شده و
بعد از آنکه از قصد برخی پزشکان برای جا گذاشتن قفل فرمان در معده اش آکاه
شده، شبانه از بیمارستان فرار کرده و تا امروز کسی از او خبری ندارد.
شنیده ها حاکی است، وزیر امور خارجه فیلیپین به دکتر ظریف هشدار داده تنها
با ساخت یک سریال خوب درباره این کشور، می تواند روابط دیپلماتیک را با
ایران ادامه دهد. شایان ذکر است اتحادیه پزشکان فیلیپینی برای تحویل دادن
مهران غفوریان جایزه 10هزار دلاری تعیین کرده اند.
جواد رضویان
با
شکایت محمود احمدی نژاد او با وثیقه آزاد است و فعلا اجازه خروج از تهران
را ندارد. وکیل احمدی نژاد به خبرنگار ما گفت: در یکی از قسمت های این
مجموعه، رضویان با اشاره به یک دور برگردان، به زحمات کارشناسی شده دکتر در
شهرداری و همچنین 8 سال خدمت به ملت، توهین کرده و فکر کرده ما نفهمیدیم!
نصرالله رادش
نامبرده
به دعوت فلافل سازان لبنانی، به این کشور سفر کرده و با دریافت نشان
شهروندی، اقامت دائم گرفته است. این در حالی است که اتحادیه داروسازان و
داروخانه داران در اطلاعیه ای، خواستار بازگشت وی و تحویل دادن او شده اند و
از اینترپل کمک خواستند و اقامت رادش را پناهندگی سیاسی عنوان کرده اند.
آنها اعلام کرده اند ما 8 دقیقه بیشتر با او کار نداریم!
همچنین فعالان
خیابان ناصر خسرو نیز با اعلام جرم علیه این بازیگر در حاشیه، خواستار
برخورد قاطع مراجع قضایی با اخلال گران امور سلامت مردم شده اند و در
بیانیه ای اعلام کردند: مگه نبینیمت!
انجمن گله داران مرکز و
گوسفند چران های پایتخت، اتحادیه تقه و رنگ(صافکاران سابق)، سندیکای
فیلمسازان گروه هنر تجربه، خاندان زهتاب در کل جهان، اتحادیه وکلای پاکدست،
انجمن رادیولوژی تهران، فیزیوتراپ ها و رقاصان مقیم پایتخت، جامعه پزشکان
زیبایی، شهرداری تهران، وکیل متهمان فساد 3 هزار میلیاردی، اتحادیه پزشکان
پلاستوریز سلولهای بینابینی، تشکل نگهبانان بیمارستانی، پرستاران، آشپزان
بیمارستانی، انجمن آپاندیس کشور، اتحادیه زیرمیزی بگیران خوش تیپ، سندیکاری
کلاهبرداران فوق تخصص، زنان دم بخت، و...نیز در صف طرح شکایت به دیوان
عدالت اداری هستند.
محسن حدادی
==================طنز/ آن طنز که کلّش ماس ما بود، چرا رفت؟
آن طنز دل انگیز که دوش از بر ما رفت،
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت؟
معلوم نشد آخرش از ترس طبیبان
یا از سر تهدید و فشار وکلا رفت
یا اینکه به دستور کریم و یاشاران ها
تا باز شود عرصه برای «فاطما» رفت!
آن نیز شنیدم که جناب فردوسی
در گور بلرزید و فغانش به هوا رفت
پرسید که «سهرابِمن و کذب و تخلف؟!!
ای مرد هنردان، ادبت پس به کجا رفت؟»
از سوی دگر، داد مقامات فیلیپین،
از این همه توهین و تمسخر به هوا رفت
گفتند که «با مدرک قلابی بهروز
در کلّ جهان آبروی کشور ما رفت»
بی حاشیه می خواست بخنداندمان، لیک
خود حاشیه ای گشته و در حاشیه ها رفت
اینجا همگان عاشق طنزند، ولیکن
هرکس که بخنداند، تو گویی به خطا رفت
امروز پزشکان همه پاکند و مقدّس!
هر کس که جز این گفت، همان دم به فنا رفت
دی دکتر دلسوز به من گفت که «افسوس!
چون پول نداری زتو امّید شفا رفت!»
مردم همه پرسند به افسوس و به حسرت:
«آن طنز که کلّش ماس ما بود، چرا رفت؟»
گلدان گلی جای خود آخر بنهاد و
بار سفرش بسته ز سیما و صدا رفت
===================
طنز/ برنامه رونی کلمن در عربستان، روسیه، چین و هند!
جنجال حضور رونیکلمن و لغو برنامههای
او، برای ما طنزنویسها نعمتی است بالاتر از احمدینژاد! سوژهای است
تمامنشدنی که تا به حال سه مطلب در اینباره نوشتهام! مثلا شما فرض
بفرمایید همین آقای رونیکلمن به کشورهای دیگری میرفت و برخی نهادهای آن
کشور با اجرای برنامه عادی او مخالفت میکردند!
رونیکلمن در هند:
به
رونیکلمن اطلاع داده میشود به دلیل مخالفت مسئولان ٨٤٣ حزب فعال در هند
با برنامههای او، کلیه برنامههایش تغییر میکند. بنابراین او را به شکل
آویزان با قطارهای هند به کنار رود سند میبرند تا نسبت به یکمیلیارد آدمی
که خاکسترشان داخل رودخانه ریخته شده، ادای احترام کند. در همین حین
رونیکلمن با احترام به سنتهای هندی داخل رود سند میرود و خود را
میشوید، خبرنگار ٢٠:٣٠ شبکه ماهاریشی هند از او میپرسد: انگیزه شما
برای احترام به سنتهای هندی و آبتنی در رود سند چیست؟! آیا شما قصد دارید
به آیین هندو مشرف شوید؟! رونیکلمن درحالیکه خود را از آب بیرون میکشد
میگوید: من فقط اون نامردی که منو هول داد داخل آب پیدا نکنم...!
در پاکستان:
به کلمن اطلاع داده میشود به دلیل اینکه ارتش در مخالفت با برنامههای
رونیکلمن قصد انجام کودتا دارد، برنامههای او تغییر کرده است. بنابراین
میخواهند او را به پیشاور ببرند که به دلیل چند انفجار پیاپی در این شهر
برنامه لغو میشود. پس برای رفتن به شهر کراچی تدارک میبینند که آنجا
هم تظاهرات شدید و خشونتباری درحال انجام است. پس بهتر میبینند که کلمن
را به راولپندی ببرند، اما پنج عملیات انتحاری همزمان در این شهر کلمن را
منصرف میکند.
در عربستانسعودی:
به
رونیکلمن اطلاع داده میشود به دلیل مخالفت مفتی اعظم وهابیون مبنی بر
ممنوعیت دیدن کلمن و فلاسک و پارچ، برنامههای او تغییر کرده است. از
برنامههای احتمالی کلمن در این کشور اطلاعی در دست نیست!
در ارمنستان:
به
کلمن اطلاع داده میشود به دلیل همزمانی حضور او با سفر بانوی تپهها،
کیم کارداشیان و خواهر از کیم بهترش، کلو کارداشیان، تمام برنامههای
رونیکلمن که سهل است، حتی پارلمان ارمنستان و رئیسجمهوری ارمنستان و
برنامه سفر رئیس مجلس ایران به ارمنستان و کلا همهچیز لغو شده است. برنامه
رونیکلمن هم به شرکت در کنسرت کارداشیان و ایفای نقش بادیگارد او تغییر
مییابد. این تنها باری است که کلمن از تغییر برنامهاش راضی است و به جای
دستمزد، یک چیزی هم دستخوش میدهد!
در افغانستان:
به
کلمن اطلاع داده میشود به دلیل بازشماری آرای ریاستجمهوری برای بار
هجدهم، کلیه برنامههای او لغو شده است. به ناچار او صبح به دیدار
رئیسجمهوری اشرف غنی میرود و عصر به دیدار عبدا... عبدا...، فردای آن روز
با وزیر ورزش افغانستان دیدار میکند و عصر آن با نماینده عبدا... عبدا...
در وزارت ورزش، شبش با رئیس تنها باشگاه پرورشاندام کابل دیدار میکند و
یک ساعت بعدش با نماینده عبدا... عبدا... در آن باشگاه! هارون
نجفیزاده... بیبیسی...کابل!
در روسیه:
به
کلمن چیزی اطلاع داده نمیشود. او را به یک اتاق تاریک میبرند و او خودش
جلوی دوربینهای تلویزیونی اعلام میکند که برنامهای نداشته، جز اینکه
به مسکو بیاید و از آقا پوتین برنامه بدنسازی جدید بگیرد و در صورتی که آقا
پوتین صلاح بدونند، چند تا فیگور بگیرند.
در چین:
به
دلیل همزمانی سفر کلمن با کنگره سراسری حزب کمونیست چین، برنامههای او از
طرف سازمانهای امنیتی لغو میشود. بنابراین کلمن را به تورهای تفریحی
دیوار چین، شهر ممنوعه، فستیوال شانگهای میبرند و در ازای 150هزار دلاری
که برای آمدن او پول پرداخت کردند، ٢٥٠هزار دلار به او جنس چینی قالب
میکنند!
در یمن: یمن کشور ایدهآلی برای
سیاهپوستهای آمریکایی است، چون مدام میگویند ye man! و بعد یمنیها فکر
میکنند که اینها دارند به کشورشان ابراز علاقه میکنند و خوششان میآید.
رونیکلمن هم بعد از لغو برنامههایش به دلیل شرایط نامساعد جوی، قصد
ملاقات با سران دولت یمن را داشت که به دلیل سرعت زیاد در عوض شدن و ناپدید
شدن مسئولان، کمی تمرکزش را از دست میدهد.
===================
طنز/آقای وزیر ارشاد،به وضع این شاعر مورد دار رسیدگی کنید!
در پی تذکر بهنگام مدیر مسئول " روزنامه ..." به ریاست محترم جمهور مبنی بر عدم پیروی از" حافظ شیرازی" در سیاست خارجی (چون شاعر مذکور کل سمرقند و بخارا را با یک "خال هندو" معاوضه و به فنا داده است ) ! دوستان از اقصی نقاط زنگ زده اند و اسناد و مدارکی دال بر تایید خطرناک بودن اینشاعر در سایر زمینه ها نیز ارائه کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت نابسامان وی شده اند .
(لازم ذکر اینکه روحانی در تشریح سیاست خارجی خود از این شعر حافظ یاد کرد که : با دوستان مروت با دشمنان مدارا ).
البته بسیاری از این اسناد و مدارک به دلیل مورد دار بودن غیرقابل درج است که در اینجا فقط به یک مورد آناشاره می کنیم... آنجا که گفته است :
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو و باده و دفتر جایی
دل که آیینه صافیست غباری دارد از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
کردهام توبه به دست صنم باده فروش که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج نروند اهل نظر از پی نابینایی
نکات مورد دار همین چند بیت :
اولا": شاعر معلوم الحال خود به" شیدایی" خود اشاره کرده و اذعان دارد که این حرف ها منشاء اش چیست !
ثانیا": در مصرع دوم از بیت اول شاعر خیلی در لفافه سخن از گرو گذاشتن اموال خود کرده است که ممکناست نشانه ایی دال بر بدهکاری وی به سیستم بانکی آن زمان باشد ! و با عنایت به اینکه "دفتر" را نیز گرو گذاشته و گویا نمی داند کجا ... بحث فرار مالیاتی را نیز به این ترتیب پر رنگ می نماید .( وارد بحث مورددار دیگر یعنی " باده" نمی شویم کلا" !!).
ثالثا" : نامبرده برای انحراف افکار عمومی ( علاوه بر اینکه کلا" مصرع اول به شدت مورد دار است ) حرفاز خدا زده است در حالیکه کسی که کل سمرقند و بخارا را به یک خال هندو داده است عمرا" خداشناس باشد.
رابعا": در بیت سوم عذر بدتر از گناه و تشویش اندر تشویش اذهان عمومی و مخدوش اندر مخدوش ارزش هایناب و ترویج اندر ترویج ابتذال .... بشدت خود نمایی می کند .
و در آخر با کمال پاچه خواری و چاپلوسی در پی جلب نظر رییس جمهور محترم بوده و قصد داشته با روحانیگفتمان بر قرار کند....... غافل از اینکه مردم همیشه در صحنه ما گول این چرب زبانی ها را نمی خورند وهشیارتر از این حرف و حدیث ها می باشند .
القصه ... علاوه بر تمام موارد فوق ( که کفایت می کند برای آنکه نامبرده به اشد مجازات برسد!) .... این
شاعر معلوم الحال در آخرین بیت این غزل زبان به اعتراف گشوده و رسما" اعلام می کند :
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد آه اگر از پی امروز بود فردایی
لذا ضمن پشتیبانی کامل از مدیر مسئول مربوطه و تشکر از تذکر به جای نامبرده .. خواستار رسیدگی به وضعنابسامان شاعر هستیم و از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضای بررسی مجدد محتوای دیوان او را داریم.
- ۹۴/۰۲/۱۵